تحلیل تاریخ با درشکه فکسنی ناصرپورپیرار

بسم الله الرحمن الرحیم


حقه و دروغپردازی چهارم: تحلیل تاریخ با درشکه فکسنی ناصرپورپیرار


رویکرد ناصر پورپیرار به تاریخ رویکردی اقتصادی است. یعنی در درشکه تحلیل او اگر نتوان مجموعۀ زنجیره واری از آثار و انگاره های متصل مادی مثلا از حضور آمریکاییان در عراق ارائه کرد، پس لشگرکشی آمریکا به عراق سراپا جعلی تاریخی بیش نیست. مهم نیست شما در تلویزیون چه دیده اید، آنها صحنه سازی و جعل است، یا خود امریکایی ها در مورد اثبات حمله به عراق چه اسنادی را ارائه میکنند (چون جعلی است!). مهم این است که اگر امروز حتی یک پیچ گوشتی متعلق به آمریکایی ها در عراق باقی نمانده تا به استناد آن بتوان از قرائن مادی و انگاره های حضور تمدنی امریکا در عراق پرده برداشت، پس از نظر ناصر پورپیرار، شما فریب خورده ای بیش نیستید که چنین لشگرکشی به عراق را باور کرده اید! مطمئن باشید که امریکا به عراق هرگز حمله نکرد!! وگر نه آثار مادی و قرائن انسانی مفصلی از این حمله امروز (یا 500 سال بعد) یافت میشد: 


...نادر با استفاده از کدام منبع مادی و انسانی و از ریختن خون چه موجوداتی باک  نداشته؟ -ناصر پورپیرار، کتاب چهارم برآمدن مردم، مقدمه 11


اما همه خوانندگان محترم، با چشم یقین دیدند و دیدیم که لشکر صدهزار نفری امریکاییها ظرف 6 ماه تا پایان دسامبر 2011 از عراق خارج شد و صدها فروند بمب افکن، هواپیمای شناسایی، زرهی، صدها هزار قبضه اسلحه و مهمات توپخانه، لجستیک عریض و طویل، تشکیلات اداری و نظامی و هم چنین کلی دیگ و دیگبر و پیچ گوشتی! را ظرف یکسال اخیر از سرتاسر عراق خارج نموده اند. 


بشنوید از منظر درشکه فکسنی ناصرپورپیرار که علی القاعده به دنبال آن است که سوال کند چگونه و با کدامین منابع مادی و انسانی، کشوری که بیشترین کسری بودجه در دنیا را دارا است، بیش از صدهزار سرباز آمریکایی را از امریکا به عراق فرستاد؟! آیا وقت آن نیست که جویا شویم این داستانهای جعلی لشکرکشی را چه کسانی و با چه اهدافی طراحی کرده اند؟! چگونه باید اینگونه داستانهای یهود بافته را پذیرفت و پذیرفت که برای جنگ کردن با مردم ژنده پوش شرق میانه صدها هزار نفر سرباز تا به دندان مسلح و بمب افکنهای پهن پیکر نیاز بوده است؟!...اینها افسانه های یهود بافته است!....اگر راست میگویید منابع زنجیره واری از آثار مادی این لشکرکشی ها به ناصرپورپیرار ارائه کنید:


خلفاى صدر اسلام منابع انسانى و پول لازم براى نیل به مقاصد وسیع و دورگستر خود را از کجا تامین مى کرده اند؟ یادداشت 170


ملاحظه کردید که به این ترتیب مطابق درشکه فکسنی تحلیل تاریخ ناصرپورپیرار ، چون استرداد آثار مادی و انسانی تاریخ غیرممکن است پس نه میتوان اثبات کرد که تمدنی به نام هخامنشیان در سرزمین فارس موجود بوده است، نه اینکه چنین تمدنی لشکرکشیهای عریض و طویلی انجام داده است، مخصوصا اینکه شواهد این تواریخ از دانشگاههای کمونیستی بیرون نپریده اند! ناصر پورپیرار از مرز وقاحت به راحتی عبور کرده و سوار بر همین درشکه فکسنی شواهد مادی، طوفان جهانی نوح را نیز انکار نمود. و مدعی شد که چون شواهد تجربی ای که وی فرض کرده است چیز دیگری را نشان میدهد پس آنچکه در تورات این کتاب مقدس و مورد تایید قرآن کریم در مورد طوفان نوح نوشته شده است، "قصه است" (عین کلام ناصرپورپیرار) و هرگز وجود خارجی نداشته و جعل شده یهودیان دنیا است. 


اگر راست میگویید به ناصرپورپیرار زنجیره ای از شواهد مادی از حضور لشگرهای هخامنش نشان دهید! یا اینکه چگونه و با کدامین منابع مادی و انسانی و مالی، 100 هزار سرباز امریکایی در خاک عراق به مدت 8 سال صبحانه و نهار و شام میخورده اند؟ و اگر نمی توانید (که نمی توانید!) آثار متصل مادی از این رخدادهای تاریخی را استرداد کنید، پس بدانید که ماموران کنیسه و کلیسا تا اعماق باورهای شما رسوخ کرده اند و همه شما را با افسانه های لشکرکشی به سرزمینهای شرق میانه که یهود بافته است، (نه کمونیستی!)، فریفته اند. 


این است درشکه فکسنی تحلیل های تاریخی ناصرپورپیرار که با یک یادداشت چند پاراگرافی از هم گسیخته و منحل گردید.


منتظر افشاشدن حقه ها و دروغپردازیهای دیگری از او در همین سایت باشید.


والسلام علی من اتبع الهدی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد